آن روز
بگشوده بال و پر
با سر به سوي وادي خون رفتي
گفتي:
ديگر به خانه باز نميگردم
امروز من به پاي خودم رفتم
فردا
شايد مرا به شهر بيارند
بر روي دستها
اما
حتي تو را به شهر نياوردند
گفتند:
چيزي از او بجاي نمانده ست
جزراه ناتمام
التماس دعا...[گل][گل][گل]