پيام
+
فانوس از كنار ساحل براه افتاد.
كاش اينجا- در بستر پر علف تاريكي- نچكيده بودم !
فانوس از من مي گريزد.
چگونه برخيزم؟
به استخوان سرد علف ها چسبيده ام.
و دور از من ، فانوس
در گهواره خروشان دريا شست و شو مي كند.

*ري را
94/11/20
* کميل *
سهراب سپهري
نگارستان خيال
انتخاب خوبي بود... ممنون
لاهوت
...
* کميل *
تشکر / نقطه چيه ؟