پيام
+
سيد روزهاي هميشه ام... حرف ها با تو بسيار است! اما خوب ميداني امروز در نگاه تو، عظمتي فراتر از هميشه ديدم... امروز عشق و شوق و اعتقادم را آوردم تا از تو بخواهم برايم بخواهي قلمي سرخ، قلمي از جنسِ قلم آسماني خودت! تا با آن، از روزگارِ ترديد هايم بگذرم و تا بي نهايت خون نگاري و خون بازيِ عاشقانه را به رشته تحرير درآورم... اين قلم را از من دريغ مدار...

پارسي نامه
95/1/15

لاهوت
.......
پيام رهايي
زيباست...سيد در نيستان قلم و اقليم عشق سروده هايي دارد که عادات سخبف را در حلزونهايي خانه به دوش بسوي ابديت بار زده تا در مسير لايتناهي خمخانه عشق يعني کربلا و در گير و دار هجوم نفس، کمر شياطين بشکند و دايره دار طواف عشق گردد و ما قبرستان نشينان را بسوي نور رهنمون سازد.:) چي شد!!
* کميل *
اوووف ! ترکونديد ! :)
پيام رهايي
:)@};-
عقیق14
باريکلا
* کميل *
:)
* کميل *
.