علاقهمندي ها
+
مرا مکُن از بهشت عشق خود اخراج
که بي تو جهنم است بهشت...
كيوان گيتي نژاد و
103/2/11
2--براي تو
ويلي کلما کَبُرَ سني کَثُرَ ذنوبي...
mariii
{a h=3123321}2براي تو{/a} ان الله ارحم مع الشيوخ يا شيخ .فما سمعت قيل يارب ارحم شيبتي :)
كيوان گيتي نژاد و
خانم معلم ميشه معني را تفسير به عينه نماييد؟
كيوان گيتي نژاد و
البته يادم نبود انگاري ديگر با ما پيمان گورم گم کنم بسته ايد زبون در کام گرفتن درسي است با ضريب بالا که اگر خفه نشم عواقبي جدي دارد برايم اي استاد کم نظير متوجه شدم لازم به توضيح نيست يا مي فهمم يا نه يا خرفهم ام مي کني با زجر جليل فور کمم اولي انتخاب بهتري است ممنون
+
دل است ديگر
حرف که حاليش نميشود
ميگيرد
بغض وحشيانه چنگ در گلو مي اندازد
اشک هم زبان نفهم تر از آن دو
بي اجازه راه مي افتد به سياحت گونه
اين
شاعرانه ترين وصف
براي حال مزخرف من است...
كيوان گيتي نژاد و
103/2/11
+
سهمگينترين ويرانگر تاريخ
فکر و خيال گذشته ها است...
گذشته را که فکر ميکنم
ويران ميشوم
ويرانهتر از نيشابور
پسِ حمله چنگيز...
كيوان گيتي نژاد و
103/2/11
+
دوستم ميگه از تو خوشم مياد چون هي مَن مَن نميکني!!
با خودم فکر ميکنم که خب من چي دارم که بخوام به اون غره بشم و من من کنم؟
نه ايمان درست و درموني دارم که به اون عُجب پيدا کنم
نه پول و ثروت دارم
نه سواد و هنر دارم
نه عقل و تدبير دارم
نه قيافه و صدا دارم
نه خوش تعريف و اخلاقم
نه...
يکي نخل بي بار و بر استم!!!
كيوان گيتي نژاد و
103/2/11
+
قوس قزح شده در آسمان ولي
رنگين کمان چشم تو چيز ديگري است...
كيوان گيتي نژاد و
103/2/10
+
قديما هر وقت حالم خيلي بد ميشد سري به کتابفروشي هاي شهر ميزدم
نفس ديدن کتاب ها کمي حالم را بهتر مي کرد
گاهي يکي دوتا کتاب هم که به نظرم خوب مي آمد مي خريدم
بهتر ميشدم
اينبار هر چه کردم پايم به کتابفروشي نرفت
حتي پنج گنج نظامي که چند ماه پيش نشان کردم که بخرم هم
ديگر برايم جذاب نبود خريدنش
بماند براي ديگران...
كيوان گيتي نژاد و
103/2/10
وسط اين حال ناخوش من... کتاب *فرهنگ اسلام در اروپا* نوشته خانم زيگريد هونکه ترجمه مرتضي رهباني را بخوانيد کتابي است بس زيبا و خواندني و غرور آور و افسوس زا!!
پيوست تصوير ؛ *آنگاه که کتاب ها در کنار خيابان در پياده روها عرضه ميشوند و گرد و خاک ميخورند درحالي که کفشها در پشت ويترينهاي مغازه هاي کولر دار و جذاب ، جلوه ميکنند .بايد فهميد که پاها جاي عقل ها را گرفته است* .
من همه کتابام به انباري منتقل شد خودم کردم جوابش ام گرفتم خدايا شکرت که توبه هم جيزه براي من الحمدالله بهتر از اين نميشه که تو رفتي از يادم تو دادي بر بادم چه چيز از اين بدتر که هنوز نفس کشيدن عالمي دارد که من از عالم خيلي بيزارم چون ويزا ندارم
+
به نظر ميرسه که يه عده تعمدا دنبال عصباني کردن مردم هستند و گرنه يک سرم و چرک خشک کن که توليد داخل هست چرا بايد توي اين موج مريضي ناياب بشه؟
كيوان گيتي نژاد و
103/2/10
البته همش هم بحث نفوذ نيست.. هميشه وقتي نياز به کالايي شدت پيدا ميکنه، يه عده سوجوي از خدا بي خبر دست به احتکار و گرانفروشي ميزنن.. يه عده نونشونو بايد حتما تو خون ملت بزنن ديگه .. از ماست که بر ماست..
چند روز پيش که اين پيام رو خوندم زياد جدي نگرفتم تا اينکه ديروز يه ورق قرص آموکسي سيلين که فکر کنم اکثريت بدونيد براي چيه رو ورقي 51 هزارتومان خريديم:-|
+
«و سيق الذين کفروا الي جهنم زمرا» يعني اول تلخي زندگي دنيا رو تحمل ميکنن بعد سختي نزع و جان کندن بعد عذاب قبر و برزخ رو بعد هول قيامت و زفير و شهيق آتش رو تا همچين آماده بشن براي حفره نيران و خلود در آتش...همچين روزگار هل ميده اونها رو به سوي جهنم
كيوان گيتي نژاد و
103/2/10
+
تا نرود سر ما بر دار
نشود خاطرمان آسوده...
كيوان گيتي نژاد و
103/2/10
+
در هوسخانه تن دير بمانديم، کجاست؟
مرگ تا برکند اين لعبگه شيطان را...
كيوان گيتي نژاد و
103/2/10
ديروز براي اصلاح موي سر به آرايشگاه رفتم...آرايشگر خوش ذوق اهل فضل صوت گفتگوهاي استاد ديناني رو گوش ميداد و من هم همراه ايشون:)...در ميانه استاد مصرعي خواند:«آتش افروز به خاري نخرد بستان را»...مصرع رو حفظ کردم و امروز اول صبح جستجوييدمش! مصرعي از غزل *نشاط اصفهاني* که امروزم رو ساخت:)
+
طاعون زده آرزوهايم را!
يک به يک در صف مرگند همه!
كيوان گيتي نژاد و
103/2/10
+
مي گذرد روزگار تلخ تر از زهر
عمرا اگر روزگار چون شکر آيد!
كيوان گيتي نژاد و
103/2/10
+
اي کاش که من
ماضي ابعد بودم
رفته بوده ام که رفته بوده ام که رفته بوده...
كيوان گيتي نژاد و
103/2/10
{a h=maysan}در انتظار آفتاب{/a} سلام اگر ماضي ابعد بودم خوب بود...فعلا که متاسفانه حال استمراري هستم:(
نگران نباشيد اين حال و اين مستقبل ما هم ماضي خواهند شد و به خاطرات که نه بلکه به فراموشي خواهيم پيوست
+
چون سيل که افتاده در دامنه کوه
ميروم ويرانگر و دست خودم نيست...
كيوان گيتي نژاد و
103/2/10