جناب آقای روحانی گفتند
که برجام برای ما
یک پیروزی اخلاقی بود.
گزارشی از جلسه گروه 5+1 با ایران
را که بعد از این سخنان
برگزار خواهد شد میخوانیم:
ایران: من میخواستم…
آلمان: یک لحظه اجازه بدید لطفا… حضار گرامی، لیدیز اند جنتلمنز! همگی به افتخار اخلاق خوب ایران در این مذاکرات یک دست محکم بزنید.
(حضار دست میزنند)
آلمان: شله … شله… همه دست بزنن… دستاتون رو ببینم… آ باریکلا…
(صدای دست زدنها بیشتر میشود)
آلمان: حالا بفرمایید.
ایران: من میخواستم…
انگلیس: به به… آفرین.. درود… آدم لذت میبرد… پسر به این با ادبی، با اخلاقی… ببینید چطور دست به سینه نشسته…
فرانسه: ناخنهاش رو هم گرفته جونگولی عمو!
انگلیس: ببینم!
(نماینده ایران دستهایش را از حالت دست به سینه خارج میکند و میگیرد جلو…)
انگلیس: آفرین… احسنت به تو بچه تمیز و با ادب…
ایران: ممنونم… اگر اجازه بدید من میخواستم…
فرانسه: دندوناشم مسواک زده…
(نماینده ایران دندانهایش را به هم فشار میدهد و طوری که همه حضار ببینند، سرش را به سمت همه میچرخاند)
انگلیس: آفرین گل پسر… روزی چند بار مسواک میزنی عمو؟
ایران: دو بار!
انگلیس: از بالا به پایین هم حرکت میدی مسواک رو یا فقط چپ به راست؟
(نماینده ایران سرش را با شرمندگی پایین میاندازد)
فرانسه: حالا عیبی نداره… بیا از این مسواکهای فرانسوی رو بگیر با اینها مسواک بزن. سه کاره است، لثه شور و زبان شور هم داره، 30 تومن مغازه، 20 تومن ماهواره رو میدم فقط ده تومن…
ایران: دستت درد نکنه، میشه دو تا بدی، یدونه هم ببرم برای فریدون!
فرانسه: یه کشتی همین الان راه افتاده طرف ایران، رفقات دارن وارد میکنن. زیاده.
ایران: مرسی… حالا اگر اجازه بدید…
انگلیس: چه موهای مرتبی! موهات رو کی برات عروسکی شونه کرده؟!
(همه میخندند. نماینده ایران هم در حالی که لپهایش سرخ شده و خجالت میکشد، لبخند میزند)
انگلیس: بیا چهار تا هم از شونهها ببر، تو که زیاد شونه مزنی اگر شونههات خوب نباشن پوست سرت ملتهب میشه…
(نماینده ایران شانه ها را میگیرد و تشکر میکند)
آلمان: اتفاقا برای پوستهای ملتهب هم یه شامپویی داریم ما که راحت از جیب در میاد… نه اون واسه یه جا دیگه بود… این چیزه… چشم رو هم نمیسوزونه…
(نماینده ایران شامپو را میگیرد و تشکر میکند: مرسی عمو!)
چین: بابا بذارید یه چیز هم به ما برسه…
(نماینده چین از زیر میز یک کارتن میگذارد روی میز و شروع میکند چیزهایی را از تویش درآوردن و روی میز گذاشتن و توضیح دادن)
نماینده چین: این خودکارا برای تقلب خوبه. باهاش تقلب مینویسی میبری سر امتحان… احتمالا خوشش بیاد! اینها شورته ضد عرقسوز شدنه، چون فصلش گذشته نصف قیمت میدیم. این هم سوهان قمه، خود حاج کیم چان جونگ و پسران میزنن توی شانگهای…
(نماینده ایران یکی یکی آنها را برمیدارد و توی سبدش میگذارد و تشکر میکند و حواسش هست که لبخند فراموش نشود. مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا که تا حالا ساکت بوده وارد بحث میشود)
اتحادیه اروپا: بچه ها، بچه ها! به نظرم نباید دایره برجام رو انقدر تنگ کنیم. برجام یه قراردادی بود که نفعش برای همه مردم جهانه.
ایران: احسنت…
اتحادیه اروپا: این درست نیست ما که اینجا هستیم از فواید اخلاق ایران در برجام استفاده کنیم و بقیه دنیا بخاطر اینکه پشت این درها هستند، سودی نبرن..
(مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا هم یک کارتن میگذارد روی میز و توضیح میدهد)
اتحادیه اروپا: بچه های شیلی و مالزی و یونان و… اینجا نیستن اما خداشون که هست… این مرباها کار بچه های شیلیه، این چرخ فرغونها رو بچه های تایلند دادن و التماس دعا داشتن، این دسته بیلها رو یونانی ها از مرکز بحران اقتصادی فرستادن، خیلی به پولش نیاز دارن و گفتن که قربون اخلاقتون میرن! اینم… اینم… عه خودت که اینجایی، بگیر خودت معرفی کن چندش رو!
فرانسه: این هم روم به دیوار اسپرم گاو فرانسویه… بالاخره گاوهای فرانسه هم یه حقی دارن از اخلاق خوبتون دیگه! این رو هم وارد کنید حتما.
(نماینده ایران کالاها را میگیرد و تشکر میکند ولی یکدفعه میپرد وسط حرفهای مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا)
ایران: لطفا بس کنید دیگه… بذارید من هم حرف بزنم. وضعیت سوئیفت، تحریمهای بانکی، آب خوردن مردم، فروش قطعات هواپیما، اینها حل نشده هنوز. دیگه ما باید چی کار کنیم…
فرانسه: چی؟… بی ادب شدی… بد اخلاقی میکنی… پس بده اون مسواک رو اصلا…
انگلیس: شونه ها رو هم پس بده… بی ادب!
آلمان: شامپو رو کجا گذاشتی؟ شما لیاقت شاپوی ضد التهاب ندارید که، باید از التهاب بمیرید!
چین: اون شورت رو هم پس بده!
ایران: همین الان دادم پوشید آخه…
چین: بگو در بیاره… زود!
آمریکا: من از اولش گفتم اینها بی اخلاقن گوش نکردید، بیا! تحویل بگیر… صداش رو میبره بالا… دست به سینه… آهان… سینه جلو… کمر صاف… لبخند فراموش نشه… دندونها رو ببینم…!
در سایه برجام و لطف بی شائبه کدخدا، هر از گاهی مقداری از پولهای بلوکه شده ایران در آمریکا توسط آمریکا برداشت می شد و البته برای اینکه هیچ شک و شبههای درباره محل هزینه کرد آنها در میان نباشد، رسیدش تقدیم می شد! تنها شک و شبههای که این وسط وجود داشت این بود که تعرفه برداشت پولها چطور است؟ یعنی بر چه اساس دادگاههای آمریکا حکم می دهند که فلان مقدار از پولها برداشته شود؟ وزارت امور خارجه ایران که همواره مدافع منافع ایرانیان بوده در جهت شفاف سازی در این زمینه خیلی کوشید (خیلی ها! دمشان گرم) و نهایتا توانست به فهرست زیر دست پیدا کند و حق و حقوق ایرانی ها را استیفا نماید:
بعد از رسوایی اخیر سازمان ملل در پذیرفتن رشوه از عربستان و در عوض خارج کردن این کشور از لیست رژیمهای کودک کش، ادوارد اسنودن لیستی از رشوه های قبلی عربستان به مقامات، سازمانها و نهادهای مختلف را به شرح زیر افشا کرد:
1. 520 هزار دلار به نشنال جئوگرافی برای اینکه بگوید جاده چالوس در عربستان است!
2. 170 هزار دلا به نشریه «کار مگزین» برای اینکه بگوید آخرین خودروی آیرودینامیک طراحی شده لامبورگینی با الهام از قوس شکم پادشاه عربستان ساخته شده است.
3. 3 دلار و 15 سنت به مهدی کروبی برای اینکه دیگر در حوزه زبان عربی و مسائلی چون خلیج دول العربیه اظهار نظر نکند!
4. یک میلیون دلار به گوگل برای اینکه در قبال جستجوی عبارتهایی چون فاجعه منا، کشتار منا و امثال آن بنویسد منا منطقه ای در ایران است.
5. 620 هزار دلار به سازمان بهداشت جهانی برای انکه تایید کند برخورد جرثقیل در حال سقوط با انسان برای دفع چربی های مضر بدن مفید است.
سال قبل مقامات رسمی حکومت کره شمالی اعلام کردند وزیر دفاع این کشور بعلت چرت زدن در مراسم رژه ارتش اعدام شده است!
من این را که خواندن خیلی اتفاقی یاد تصاویر نمایندگان مجلس که در صحن علنی خوابیدهاند افتادم!
بعد مقامات کره شمالی گفتهاند که این اعدام توسط شلیک با ضد هوایی انجام شده است. باز هم این را که خواندم با خودم گفتم اگر جزای چرت زدن اعدام با گلوله ضد هوایی باشد، جزای خوابهای عمیق این نمایندگان احتما زیر گرفته شدن با ناو هواپیمابر است دیگر!
واقعا بعضیها چقدر شانس آوردهاند بجای ایران، در کره شمالی نماینده مجلس نیستند!
بعد از تصویب تمدید داماتو در سنای آمریکا و نقض شدن برجام، هیئت دولت جلسه اضطراری تشکیل داد تا این اتفاق را مورد بررسی قرار دهد:
روحانی: بچهها... بچهها... با هم حرف نزنید.. یکی یکی بگید ببینیم چه خاکی باید به سرمون بریزیم؟
نعمت زاده: من میگم این برجام که خوب نبود، راحت نقض میشد، یه برجام از خارج وارد کنیم.
آخوندی: چطوره بگیم برجام بیمه بوده و جای هیچ نگرانی نیست، هان؟!
ظریف: من میگم...
نوبخت: تو ساکت شو! تو اگر خودت توی مجلس نگفته بودی تمدید داماتو نقض برجامه من یه جوری ماله میکشیدم اما دیگه نمیشه... همینجا گفته باشم که روی من حساب نکنید!
روحانی: نوبخت جون... نوبختِ من... نوبخت جونم... تو که نمیخوای من رو تنها بذاری؟
جهانگیری: من میگم باز هم بندازیم گردن دولت قبل، سنگ مفت، کلاغ هم مفت.
صالحی امیری: اون گنجیشکه نه کلاغ...
جهانگیری: من نمیدونم اصلا کی این رو راه داده توی جلسه؟ پاشو برو بیرون بابا واقعا فکر کرده وزیره... آوردیمت گند علی جنتی رو بپوشونیم... پاشو برو فیلمت رو ببین بابا!
روحانی: بچه ها توی این شرایط دعوا نکنید...
ابتکار: تازه هوا خوب شده بودا... حیف باشه!
آشنا: میخواید من با یه توئیت ورق رو برگردونم؟ توئیت میزنم: یکی بر سر شاخ و بن میبرید...
چیت چیان: خب این یعنی چی؟
آشنا: شما؟
روحانی: بچه ها باز دعوا کردید که... دوست باشید با هم... شرایط حساسه.
یونسی: میخواید یه حرف بزنم یه غائله قومی-مذهبی توی یه نقطه کشور درست بشه نقض برجام بره توی حاشیه؟
پورمحمدی: نخیر... شما هیچ کار نکن که مشکل میشه دو تا.
یونسی: عه... یک کلوم هم از مادر عروس! نقض برجام واسه شما که بد نشد، توی همه کابینهها هستی دیگه دو نبش!
روحانی: ای بابا... چقدر دعوا میکنید... خسته ام کردید.... نوبخت جونم! عزیزم! شامبوسگومبولی عمو! تو نمیخوای یه کاری بکنی؟
نوبخت: آخه ببین وضع من رو... دیگه با این چیزی که ظریف گفته که دیگه نمیشه جمعش کرد...
عراقچی: تو میتونی نوبخت... منم میام کمکت!
روحانی: تصویب شد... ماله نوبخت رو زین کنید!